توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سرمایه اجتماعی
2-2.سرمایه[1]
سرمایه ثروتی است مولد ، یا منبعی كه شخص می تواند جهت ایجاد درآمد با منبعی اضافی دیگر به كار برد.سرمایه همیشه در اقتصاد سیاسی ماركس ،كار مجسم یا انباشته تعریف می شود ، در یك مناسب اجتماعی قرار می گیریدكه درآن مولد برای انباشت بیش تر سرمایه به كار گرفته می شود.
بوردیو سرمایه را كار انباشت ، تعریف می كند .به نظر البرو اندیشه ای كه در پس مفهوم اصلی سرمایه هست ، حتی در معنای مالی اولیه اش ،مفهوم ارزشی است كه می تواند اساس ارزش های آینده باشد.(البرو[2]،1995) بنابرین ، سرمایه هر منبعی است كه می تواند در عرصه ی خاصی اثر بگذارد. وبه فرد امكان می دهد كه سود خاصی را از طریق مشاركت در رقابت بر سر آن به دست آورد(استونس[3]،228:1998).
2-3 .اشكال سرمایه
برخی از محققین معتقدند بوردیو بین سه نوع كلی سرمایه ،كه ممكن است محتوای خاص عرصه ای داشته باشد تمایز قایل شده است.
1-سرمایه اقتصادی[4]
به درآمد پولی ، و هم چنین سایر منابع و دارائی های مالی اطلاق می شود تظاهر نهادینه اش را در حقوق مالكیت می یابد.مثلا" پول و اشیای مادی كه می توان برای تولید كالا و خدمات به كار برد.
2-سرمایه فرهنگی[5]
شامل تمایلات و عادات دیرین كه در فرآیند جامعه پذیری است.انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیت های تحصیلی و آموزش رسمی حاصل آمده است.ترنر[6](1198) در تعریف دیگری ، سرمایه فرهنگی را مجموعه ای از نمادها، عادات،منش ها ، شیوه زبانی ،مدارك آموزشی،ذوق و سلیقه ها و شیوه های زندگی كه به طور غیر رسمی بین افرادشایع است ،تعریف می كند.(ترنر،434:1998).
3-سرمایه اجتماعی[7]
مجموعه منابع باالفعل و باالقوه ای است كه با عضویت در شبكه های اجتماعی كنش گران و سازمان هابه وجود می آید.
4-سرمایه نمادین[8]
استونزو ترنر (1998)بر نوع دیگری از سرمایه به نام نمادین اشاره می كند.كه با استفاده از سمبل ها جهت مشروعیت بخشیدن به تصرف سطوح و گونه های متغیری از سه نوع سرمایه یاد شده می انجامد.(استونز،221:1998-ترنر،512:1998).بوردیو نیز در كتاب اشكال سرمایه ،سرمایه نمادین و فرهنگی را دقیقا" مترادف هم نمی داند .در طرح كلی تئوری عمل، سرمایه نمادین محتوای خاص حیثیت و شرف فرض می شود، حال آنكه مثال های سرمایه فرهنگی را در جای دیگری از آثار بوردیو درباره نهادهای آموزشی باز تولید ، انسان آكادمیك بهتر می توان مشاهده كرد و همان قدر كه به دانش مهارت یا شایستگی اشاره دارد . به شرف یا حیثیت نیز ، كه داشتن این سرمایه می تواند به بار آورد می پردازد.سرمایه فرهنگی مسلما" گونه ای سرمایه نهادین ، به طور كلی است.اما شكلی از سرمایه نمادین است.(بوردیو[9]،7:1997).
5-سرمایه انسانی
شكل دیگری از سرمایه است .و یك مفهوم اقتصادی است.ویژگی های كیفی انسان اعم از آموزش ،تخصص ، مهارت ، دانش ، خلاقیت ، نوع آوری و غیره عموما" نوعی سرمایه به شمار می رود.به عبارت دیگری سرمایه انسانی را می توان ارتقا و بهبود ظرفیت تولیدی افراد جامعه نامید.(علوی راد،نصیرزاده،210:1380).
2-4.تفاوت انواع سرمایه
بر خلاف سرمایه اقتصادی كه معمولا"كالای خصوصی دریك جامعه كاپیتالیستی است ، سرمایه اجتماعی جنبه یك كالای عمومی را داشته ، كنش گرانی كه سرمایه اجتماعی را ایجاد می كنند.معمولا"فقط قسمت كوچكی را از منافع شان بدست می آورند.(كلمن[10]،119-116-98-99،1198). سرمایه اجتماعی به ارتباط قانونی و قاعده مند وابسته است،كه اگر تجدید نشود از بین می رود.سرمایه اجتماعی از طریق مكانیسم های فرهنگی ،دین ، سنت، عادات تاریخی(فوكویاما[11]،1995) به وجود می آید و منتقل می شود.در واقع عناصر فرهنگی می توانند مانند سرمایه اندوخته شوند. پس سرمایه فرهنگی متشكل از عادات ،تمایلات بادوام،عینیت فرهنگی ارزشمند و تحصیل و شرایط لازم آموزشی رسمی است.(بوردیو:1986،243).سرمایه فرهنگی نسبت به سرمایه اقتصادی كمتر ملموس است.با وجود این قابل سرمایه گذاری و كسب سود یا ایجاد ارزش می باشد.
سرمایه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی قابل تبدیل به یكدیگر می باشد.سرمایه اقتصادی بیشتر ملازمبا الگوهای مخصوص شبكه های اجتماعی و شیوه های فرهنگی گروه های سطح بالا است.با افزایش سود مندی سرمایه اقتصادی، رشد سرمایه اجتماعی و فرهنگی نیز بیشتر می شود.با این حال پول ، منافع اجتماعی ،فرهنگی قابل تبدیل به اندازه مشابه نیستند. قابلیت تبدیل سرمایه اقتصادی بیشتر است و به آسانی به سرمایه اجتماعی و فرهنگی تبدیل می شود (بوردیو،243:1986).
[1]-Capital
2-Albro
3-Estons
[4]-Economic Capital
2-Cultural Capital
3-Terner
4-Social Capital
5-Symbilic Capital
1-Bordioo
2-Kelman
3-Fookoyama